ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
الفبا از پ ، و ، ل شروع میشه ،بابا دیگه آب نمیده چون اداره آب و فاضلاب
آب رو قطع کرده ،دهقان فداکار پیر شده و دنبال چندر غاز مستمری از این
اداره میره تو اون اداره، مرغا هورمون خوردن وخروس شدن، خروسا مامانی
شدن برای مرغا عشوه میان و ناز میکنن، سن ازدواج مرغا بالا رفته دیگه
تخم نمی کنند،چوپان دروغگو عزیز شده و کلی طرفدار داره، شنگول و
منگول بزرگ شدن و گرگ شدن. مامانشونم دو سه روزیه رفته تایلند
گیساشو ببافه، دارا و سارا رفتن فرانسه کبابی باز کردن، کوکب خانم رفته
یه ماکروفر سامسونگ خریده و دیگه حوصله مهمونداری رو نداره و جواب
تلفن رو هم نمیده، کبری موهاشو مش کرده و تصمیم گرفته دماغشو عمل
کنه، روباه و کلاغ دستشون تو یه کاسست، حسنک گوسفنداشو فروخته و
پیکان خریده مسافرکشی میکنه، آرش کمانگیر معتاد شده و دیگه سنگ
هم نمی تونه پرت کنه، شیرین، خسرو و فرهاد رو پیچونده و با دوست
پسرش رفته اسکی، رستم و اسفندیار اسباشونو فروختن و موتور خریدن
میرن کیف قاپی،پتروس از بس با دوست دختراش چت کرده انگشت درد
گرفته و دیگه نمی تونه انگشتشو بکنه تو سوراخ سد، خانواده آقای
هاشمی دیگه بنزین ندارن برن مسافرت در ضمن دل خوشی هم از راه و
سفر ندارن چون آخرین باری که تو راه گوشت کبابی خریدن چوپان دروغگو
گوشت خر بهشون فروخته ...........................
نه. اون قدیمی هاش رو دوست داشتم. اینا حالم و بد کرد.