نبوغ مالی 1 محمدرضا نوری

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع کلاس : موفقیت مالی

بنده محمدرضا نوری کمک مربی آموزش موفقیت مالی در خدمت شما دوستان هستم .

من و همکارم در اولین جلسه کلاس استاد عنبران با عنوان « نبوغ مالی » درس خوبی گرفتیم و آن این بود که شما چند نوع کسب درآمد دارید ؟

من و همکارم و حتی سایر دوستان حاضر در کلاس قطعا" یک پاسخ بیشتر به سوال استاد نداشیم و آن هم حقوق کارمندی بود . ولی شخص خود من جرقه ای در ذهنم زده شد که مگر چند نوع درآمد می توانیم داشته باشیم ؟

و استاد عنبران ادامه داد که ما می توانیم درآمد های مختلفی از کسب و کارهای مختلفی داشته باشیم از جمله درآمدها :

 1- درآمد ساعتی

2-درآمد روزانه

3-درآمد هفتگی

4-درآمد ماهیانه

5- درآمد سالیانه

کلاس تمام شد استاد عنبران برای جلسه آینده که فردای آن روز بود تمرین و تکلیف بسیار خوبی برای تمام دانشجویان داد تحت عنوان :

« از چه راههایی می توانیم کسب درآمد کنیم ؟ حداقل 100 آیتم بنویسید . »

من از لحضه ای که از کلاس آمدم بیرون و آن شب و فردای آن روز فقط به این مسئله فکر می کردم که چگونه و از چه راههایی می توان کسب درآمد و یا افزایش درآمد داشته باشم ؟ فکر اضافه کاری  و شبکاری بیشتر به فکرم خطور کرد هر چند از درون با این کار مخالف بودم و هستم چرا که کار مفیدی انجام نمی پذیرد فقط وقت هدر کردن است . فکر بعدی که به ذهنم رسید این بود که اضافه بر وظیفه ام فعالیت های دیگری و خدمات بیشتری ارائه بدهم بلکه و شاید خارج از دید رئیس نباشد و پاداشی بگیرم و افکار دیگری که خیلی از اما و اگرها داشت فردای آن روز جلسه بعدی از کلاس « نبوغ مالی » استاد عنبران حاضر شدم ، بعضی از دوستان حاضر در کلاس تا 10مورد عنوان شغلی نوشته بودند هیچکس 100 مورد را تکمیل نکرده بود آن چند نفری هم که تا 10 مورد نوشته بودند فقط در حیطه کاری خودش و گسترش کاری عنوان کرده بودند که برای همه حالت عمومیت نداشت و چنگی به دل نمی زد

به نظر بنده این تکلیف ، باید تکلیف همیشگی ما باشد چرا ؟ اولا" چون شغلها  تفکرها و خلاقیت ها و شخصیت ها و موقعیت ها و مکانها و کنجکاویها در افراد متفاوت مختلف و متفاوت هستند .

و در ثانی : وقتیکه بحث و بررسی ما در مورد کسب درآمد هست ذهن ما طبق عادت و شرطی شدن در یک قالب و تکرار آن قضیه همیشه در همان قالب ساخته شده خودش تمرکز می کند و اگر جستجویی هم داشته باشد باز هم در همان قالب است و خارج از خلاقیت و ایده های جدید . ما برای تولید فکرهای جدید و کسب کاری جدید حتما" باید خلاقیت نشان دهیم و فکرو ذهنمان را به پرواز درآوریم .

یک قدم به جلو بگذاریم شاید سوالی پیش بیاید که : یک قدم از کجا به جلو بگذاریم . و بنده به شما پاسخ می دهم که: « یک قدم از خودمان بیاییم بیرون » غرور نداشته باشیم اگر در منجلاب بدهکاری و نداری افتاده ایم بپذیریم وبجای حسادت به دارایی دیگران و ایجاد مسئله برای آنها به دنبال راه حل مسئله خودمان باشیم به دنبال کسب درآمد جدید باشیم شاید خیلی  ساده تر از آن چیزی باشد که ما در ذهن خودمان ساخته ایم . قطعا" هم  همیشه همینطور بوده و هست .

اگر شخصی یک کاری می کند و کسب درآمد می کند و  با کیفیت خوبی زندگی می کند و شخص دیگری با همان شرایط نمی تواند آن کار را انجام دهد و همیشه با نداری و بدبختی و حسادت به دیگران زندگی خود را ادامه می دهد مشکل کجاست ؟ این شخص ندار همیشه و همه جا تا آخر عمر یک جمله را  تکرار خواهد کرد و آن هم اینست که « فلانی رفت روش پول درآوردن را یاد گرفت ولی من نرفتم »

مطلب بعدی که در کلاس « نبوغ مالی » تمام دانشجویان از جمله خود بنده را به وجد می آورد تهیه وام و سرمایه بود که در آن زمان با توجه به شرایط بانکها و موسسه های مالی و اعتباری که برای جلب مشتری هم شده بود با شرایط ساده و حتی بدون سپرده گذاری وام می دادند و شرایط خیلی از آنها را هیچ کس اطلاعی نداشت .

 در 24 ساعت آینده صاحب چند میلیون تومان پول و پس انداز در حساب بانکی خود شوید .