ینگی قلعه صفای باغ قوات گلی حاج رضا نوری

ینگی قلعه صفای باغ قوات گلی حاج رضا نوری

باغبان پیر باغ دیگر از گلها نمی گیرد سراغ
ینگی قلعه صفای باغ قوات گلی حاج رضا نوری

ینگی قلعه صفای باغ قوات گلی حاج رضا نوری

باغبان پیر باغ دیگر از گلها نمی گیرد سراغ

استاد شیرویه 2

بنام خدا

( استاد شیرویه2 )

 

سرود پتگ آهنگر نیامد

شگردش را کسی بر جا نیاورد

کلاس خاص او در منزلش بود

سکوت و شهرتش در هیبتش بود

تجارب در مذاب و سنگ و تیشه

ببخشید، در کلامش بود همیشه               ( باقوشلاگینن )

فنونی بهرکارش در دلش بود

بیان دلنشینی در لبش بود

عدو از هیبتش ترسی به دل داشت

چرا که او تفنگی در کمر داشت

به یاد روزگاران جوانی

به یاد شادمان اسب دوانی

شکست هر سکوت تلخ و شیرین

صدای پتگ آهنگر بجا بود

امیدی بر دل هر نا امیدی

تلاش و کوششی بود از نویدی

ز هر آهنگری بی ادعا بود

ولی در کار خود عار از خطا بود

ز هر که می شنیدی نام او را

کلامش بهر او اول دعا بود

به شبهای زمستان با صفا بود

به فصل کار و کوشش بی ریا بود

شهیر و شهرتش بود در زبانها

نظیرش را  نبینی در زمانها

به فصل یک خزان در روزگاری

یه نوری شد خموش در این نواحی

 

                                                نوری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد