ینگی قلعه صفای باغ قوات گلی حاج رضا نوری

ینگی قلعه صفای باغ قوات گلی حاج رضا نوری

باغبان پیر باغ دیگر از گلها نمی گیرد سراغ
ینگی قلعه صفای باغ قوات گلی حاج رضا نوری

ینگی قلعه صفای باغ قوات گلی حاج رضا نوری

باغبان پیر باغ دیگر از گلها نمی گیرد سراغ

خودسازی

عوامل خودسازى .

ـ امام على (ع ) : سبب صلاح نفس دورى کردن از دنیاست .

ـ از طریق جهاد پیگیر با نفس هایتان بر آن ها مسلط شوید.
ـ خودسازى (در گرو) مبارزه باهواى نفس است .

ـ از کوشش در راه خودسازى دست بر مدار, زیرا در این راه چیزى جز جدیت تو را کمک نمى کند.
ـ کمک کننده ترین عامل در راه خودسازى , قناعت است .

ـ چگونه مى تواند خودسازى کندکسى که به اندک قانع نیست !.
ـ اگر خواهان خودسازى هستى , بایدصرفه جویى و قناعت و کم خواهى را پیشه کنى .

ـ هرگاه نفس تو در برابرت سرکشى کرد تو نیز در برابر او سرکشى کن , رام تومى شود و نفس خود را درباره خودت فریب بده , فرمانبردار تو مى شود.
ـ همنشینى با نابخردان اخلاق را تباه مى سازد و همچشمى با خردمندان اخلاق رامى سازد و خلایق گونه گونند و هرکس برحسب طینت و ساختار (روانى و بدنى ) خودعمل مى کند.
ـ همانا تقواى الهى داروى درددل هاى شماست و پاک کننده آلودگى جان هایتان .

ـ هنگامى که شریح بن هانى را به سردارى سپاه عازم شام گماشت , به اوسفارشهایى کرد از جمله فـرمـود : بـدان کـه اگـراز افـتـادن در ورطه امور ناخوشایند پروانداشته باشى و نفس خود را از بـسـیـارى امـوردلـخواهش باز ندارى هوس ها تو را به سوى زیان هاى فراوانى خواهد کشاند پس , دربرابر نفس خود عاملى بازدارنده باش و درهنگام خشم , جلو برآشفتگى خود را بگیر وآن را درهم شکن .

ـ سبب خودسازى , پارسایى است .

ـ با پشت کردن به نفس (اماره ) خودبه خویشتن (نفس فاضله و ناطقه انسانى )روى کن .

ـ کسى که خواهان خودسازى ونگهدارى دین خود است , باید از آمیختن بادنیاپرستان دورى کند.
ـ امـیدوارترین مردم به اصلاح نفس کسى است که هرگاه بر بدى هاى خود آگاه شود در برطرف ساختن آن ها شتاب ورزد.
ـ هـر کـه نـفـس خود را نکوهش کندآن را اصلاح گرداند و هر که نفس خویشتن را بستاید آن را بکشد.
ـ داروى نفس , خویشتن دارى ازهوس است و پرهیز کردن از لذت هاى دنیا.
ـ امـام سـجـاد(ع ) ـ در دعـاـ : بـار خـدایا,بر محمد و آل او درود فرست و به لطف خود (هرگونه پـیـشـامـد بدى را) از من دورگردان و با نعمت خویش مرا تغذیه فرما و بابزرگواریت مرا اصلاح گردان و با احسانت درمانم فرما.

یارى جستن از حق در مبارزه با نفس .

ـ پـیامبر خدا(ص ) ـ در پاسخ به این سؤال که راه شناخت حق چیست ـ : شناخت نفس پرسید : راه رسیدن به معرفت نفس چیست ؟
فرمود : کمک جستن از حق دربرابر نفس .

ـ امـام عـلـى (ع ) : ستایش مخصوص خداوندى است که ستایش را به نعمت ها ونعمت ها را به شکر مـى پـیـونـدد او را بـرنعمت هایش مى ستاییم , همان گونه که بربلایش ستایشش مى کنیم و از او یـارى مـى جـوییم در برابر این نفس هایى که درانجام آن چه بدان فرمان داده شده اند, بسى کندى مى ورزند و به سوى آن چه از آن نهى شده اند مى شتابند.
ـ و از خداوند در برابر نفس خودم وشما یارى مى طلبم .

ـ من گفتم آن چه را که شنیدید و ازخداوند در برابر نفس خود و شما یارى مى طلبم و او ما را بس است و بهترین حمایتگر است .

هر که تهذیب نفس نکند.

ـ امام على (ع ) : هر که نفس خود راتهذیب نکند, از خرد بهره مند نشود.
ـ هر که با اصلاح نفس خود (خطاهاو کاستى هاى ) آن را جبران نکند, درد وبیماریش سخت شود و درمان او دشوارگردد و طبیبى (براى درمان درد خود) نیابد.
ـ هر که خود را مهذب نسازد,عادت هاى زشت او را رسوا کند.
ـ هر که نفس خود را تربیت نکند,آن را تباه گرداند.
ـ ناتوانترین مردم کسى است که ازاصلاح خود ناتوان باشد.
ـ ناتوانترین مردم کسى است که بتواند عیب و کاستى خود را برطرف سازد واین کار را نکند.
ـ هر که نفس خود را اصلاح کند برآن مسلط شود و هر که نفس خویش را به حال خود رها سازد او را هلاک گرداند.
ـ هـر کـه بـه نقص خود رسیدگى نکند,هوا و هوس بر او چیره گردد و هر که نقص داشته باشد, مرگ برایش بهتر است .

ـ هر که نفس خود را واگذارد, کارش را تباه گرداند.
ـ هر که در آن چه دوست دارد برنفس خود آسان گیرد, در آن چه دوست ندارد نفسش او را به رنج و زحمت اندازد.
ـ کسى که خودش را اصلاح نمى کند,چگونه دیگرى را اصلاح مى کند!.
ـ چگونه دیگرى را راهنمایى کند,کسى که خودش را گمراه مى سازد!.
ـ چگونه خیرخواه دیگرى باشد,کسى که به خودش خیانت و دغلى مى کند!.
ـ چگونه درباره دیگرى عدالت ورزد, کسى که به خودش ستم مى کند!.
ـ وقـتى نفس خودت را نمى توانى مطیع خودت گردانى , هرگز از دیگران انتظار اطاعت نداشته باش .

رخصت دادن به نفس در پیروى از هوس .

ـ امـام عـلـى (ع ) : بـه نـفـس هـاى خـود رخصت ندهید که این رخصت دادن ها شما را به راه هاى ستمکاران مى برد و (با نفس )مماشات نکنید که مماشات کردن (با او) شمارا به معصیت مى کشاند.
ـ به نفس خود در پیروى از هوس وبرگزیدن لذت هاى دنیا رخصت مده که دین تو خراب مى شود و درست نمى شود ونفست زیان مى بیند و سود نمى برد.

آثار کرامت نفس .

ـ امـام عـلـى (ع ) : هـر کـه بـراى نفس (وشخصیت ) خود احترام قائل باشد, آن را بامعصیت خوار نمى گرداند.
ـ هر که براى خود احترام قائل باشدخواهش هاى نفسانیش در نظر او بى ارزش باشد.
ـ هر که کرامت نفس داشته باشد, دنیادر چشمش خرد آید.
ـ هر که کرامت نفس داشته باشد,کمتر مخالفت و ناسازگارى کند.
ـ سختى ها ومصائب درنفس گرانمایه تاثیر نمى گذارد.
ـ هزینه ها, بر نفس شریف سنگینى نمى کند.

آفت نفس .

ـ امام على (ع ) : آفت نفس , شیفتگى به دنیاست .

ـ سرآمد آفت ها, شیفتگى به لذت هاست .

ـ خدمت تن کردن به این است که لذت ها و خواهش ها و خوشى هایى را که مى طلبد برایش برآورده سازى و این خودموجب هلاکت نفس است .

ـ امـام صـادق (ع ): نـفـس را بـا هوس هایش رها مکن که هواى نفس موجب هلاکت آن مى گردد و واگذاشتن نفس با هوسش مایه درد و رنج آن است و باز داشتن نفس از هواو هوسش باعث درمان آن مى باشد.
برای شادی روح از دنیا رفتگان صلوات بفرست . محمد رضا نوری موفق باشید
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد